منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

گردش به سبک ایرانی، گردشگری به سبک خارجی !

سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۵۳ ق.ظ

چند روز پس از تمام شدن مهم ترین و پرسفرترین تعطیلات در ایران، بد نیست نگاهی کنیم  به سبک و سیاق سفرهای رایج ایرانی. 

در این راستا به بررسی معنا ، کاربرد و البته با تاکید بیشتری تفاوت دو واژه "گردش" و " گردشگری " در ایران و جهان می پردازم.

ما ایرانی ها به سفر کردن علاقه  داریم. حداقل بخش قابل توجهی از ادبیات و هنر ما بیانگر این مهم است که ما ایرانیان همیشه دشت و دمن، طبیعت و طرف جوی را بسیار نامبرده و تقدیر کرده ایم. بدیهی است که برای رسیدن به طرف جوی نیاز بوده و هست از خانه سقف دار خودمان بیرون بزنیم و این همان اصل بنیادین " گردش و گردشگری " را تشکیل می دهد : جابجایی و حرکت.

سفر به سبک ایرانی همواره به سمت " گردش " تمایل داشته. در فرهنگ لغت عمید، دهخدا و معین لغت "گردش" به تفریح ، هواخوری ، تفرج ، پیکنیک ، گشت و جولان معنا شده. در بین این منابع تنها فرهنگ لغت عمید به تعریف " گردشگری" پرداخته که آن هم بسیار مشابه با تعریف واژه "گردش" بوده و به صورت  سفر برای تفریح ، و تماشا معنا شده است.

 اما در دنیای امروز ، سفر فعالیتی انسان محور است که  معنا و اهداف خاص خودش را دنبال می کند و آن را به شکل سیستماتیک "توریسم " می نامند که معادل فارسی آن می شود " گردشگری". بر اساس  این نوع تفکر " گردشگری " به مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی/تجاری گفته می شود که محصولات و خدماتی مانند حمل و نقل و اسکان را تهیه و در اختیار مسافرین قرار می دهد. مسافر کیست ؟ کسی که به طیف وسیعی از این محصولات و خدمات در طی سفر خود نیاز دارد و آنها را خریداری می کند.

اگر خوش بینانه قبول کنیم که در زبان فارسی هم تعریفی مشخص از "گردشگری" وجود دارد، پر واضح است که این  تعریف از ریشه و بن با تعریف غیر ایرانی اش متفاوت است.

"اقتصاد" پایه و اساس تعریف دوم است، در حالیکه "تفریح" بن مایه تعریف اول. شاید این شبهه پیش بیاید که تفاوت تئوریک در تعاریف نمی تواند دلیل موثقی بر تفاوت رفتاری جوامع انسانی باشد، که باید گفت در بحث " گردشگری" دقیقا ما همان کرده ایم و می کنیم که دایره المعارفمان می گوید. سفر در ایران همچنان به شکل سنتی انجام می شود. مثلا چند ده میلیون گردشگر داخلی در تعطیلات عید از شهری به شهر دیگر می روند. تنها با مشاهده چند روزه در سطح یک شهر مقصد گردشگری کافیست که به این نتیجه برسیم درصد بسیاری از این چند ده میلیون مسافر شب را در چادر، اتومبیل و یا نهایتا منزل اقوام و دوستان سپری می کنند. ما گردشگران ایرانی  علاقمند به سفر، معمولا مقدار آذوقه مورد نیاز چند روز اول سفر را محاسبه کرده و بصورت مواد خشک با خود حمل می کنیم، گرچه ممکن است برنامه ریزی خوردن یکی دو وعده غذا در رستوران را نیز داشته باشیم. سوپرمارکت ها معمولا شلوغ ترین بنگاه های ارائه خدمات گردشگری  در ایران هستند که مسافرین برای خرید آب معدنی و تنقلات بین راهی و البته خوراکی های محلی در آنها تجمع می کنند. و این در حالیست که در مقابل خوراکی ها های محلی، صنایع دستی محلی بااقبال بسیار اندکی مواجهه اند. ما اجازه داریم در هر کجای طبیعت، در سایه دیوار یک  قلعه ساسانی یا حتی چند متری حریم اتوبان زیرانداز پهن کنیم و بساط جوجه کباب به پا می کنیم. زباله های ما را شهرداری باید جمع کند چون ما مالیات می دهیم! و البته کسی به ما آموزش نداده که شهرداری وظیفه جارو کشیدن فرعی ترین جاده های روستایی کشور را ندارد. رفتار ما در میان عشایر همان است که دریک عصر جمعه در میدان ونک تهران. اتوبان و همه جاده های ایران از آن ماست : طوری می رانیم که در آخرین نوروز مرگ جان 389 نفرمان را می گیرد. به عنوان یک شهروند ایرانی شوق بازید ازمهم ترین سایت های تاریخی کشورمان را داریم، ورودیه می دهیم اما برای پاسخ به طبیعی ترین نیاز بدنمان باید بیشتر وقتمان در بازدید از سایت را در صف انگشت شمار سرویس بهداشتی پیش بینی شده بگذرانیم ، بدون در نظر گرفتن بهداشت و کیفیت خدمات ارائه شده در این بخش مهم از صنعت گردشگری. طبیعت برای ما یعنی شمال و در چند سال گذشته شاید کمی هم کویرنوردی در مرنجاب! و این قصه سر دراز دارد!  می توان صدها مثال مشابه زد که ثابت کند  فرهنگ قالب سفرها درایران خلاصه می شود در اینکه ما سفر می رویم که  دوری بزنیم ، هوایی بخوریم و طرف جویی بنشینیم و بس !

در هیچکدام از مثال های ارئه شده بالا فاکتورها و اهداف اقتصادی مشخصی تعریف و تعیین نشده است. در آنچه که جهان امروز " صنعت گردشگری" می خواند اقتصاد حرف اول را می زند. رونق کسب و کار، اشتغال زایی، جذب سرمایه گذاری های خرد و کلان، تاکید درآمدهای بومی ،افزایش بنگاه های کارآفرینی گردشگری، و ارتقا سطح زندگی جامع محلی تنها بخشی از اهداف اقتصادی بخش گردشگری است که کشورهای بسیاری به نسبت های مختلف به آنها دست یافته اند.

در گردشگری عدد چندصد میلیونی تعداد بازدید کننده مهم نیست ، بلکه عدد چند صد میلیون دلاری درآمد ناشی از گردشگری مورد توجه قرار می گیرد. در کشور ما پس از نوروز تعداد بیشتر بازدید کننده از یک شهر یا سایت باعث افتخار و خبرسازیست، در حالیکه تا بحال حتی یک خبر و یا گزارش مبنی بر سود یا ضرر اقتصادی جابجایی این تعداد گردشگر ارائه نشده. اصلا گردشگری داخلی ، به غیر از تعداد اندکی که در قالب تور سفر می کنند، در مقایسه با مقدار تخریب فیزیکی ، تلفات جانی و دغدغه های روحی ، مصرف منابع و تولید آلودگی چه منافعی را دنبال می کند؟ آنچه مشخص است با توجه به آنچه که تابحال تجربه کرده ایم و شرایط موجود، ایران به ساماندهی کردن اقتصادی این پتانسیل عظیم گردشگری نیاز فوری دارد، در غیر این صورت ما، ایرانیان سفر دوست، همچنان به سبک خودمان به " گردش" می رویم که سرمان هوایی بخورد و دیگران "گردشگری" می کنند برای تولید و کسب منافع بسیار اقتصادی واجتماعی اش.  

 تهیه : مینو حسنی اصفهانی

دانشجو دکتری گردشگری ، دانشگاه اتاگو

منبع:ایرن

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۳۱
پیمان صاحبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی