منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۹۶ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است


 

برداشت‌ از چشمه‌ها برای تولید آب معدنی قانونی است؟

 زمین‌خواری از آن پدیده‌هایی است که بارها و بارها در رسانه‌های عمومی و جراید درباره آن صحبت شده است و تقریباً به صورت جرمی مشخص تعریف شده؛ اما به تازگی جرایمی مانند کوه‌خواری و چشمه‌خواری هم به جرایم محیط زیستی اضافه شده است که کم‌تر درباره آن صحبت می‌شود. چشمه خواری نیز از واژه‌هایی است که در چند سال اخیر رایج شد.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه سبزینه در ادامه می نویسد: ماجرای چشمه‌خواری بیش‌تر در جاهایی اتفاق می‌افتد که طبیعت بکری دارد و رودها و نهرهای زیادی از آن‌جا عبور می‌کند؛ اما متأسفانه این نعمت خدادادی هم از دست افراد سودجو در امان نیست. تعرض به منابع طبیعی در حاشیه شهر و روستا و در جلو چشم مسئولان به امری طبیعی تبدیل شده است که گویا راهکار مناسبی برای جلوگیری از این گونه سودجویی‌های میلیونی و خاموش اندیشیده نمی‌شود. پدیده چشمه‌خواری به چند صورت انجام می‌شود. گاهی تعدادی از کشاورزان آب این چشمه‌ها را به سمت باغ‌های خود سرازیر می‌کنند و گاهی نیز آب این چشمه‌ها برای ساخت و سازها به سمت دیگری هدایت می‌شود؛ اما یکی از راه‌های برداشت این آب‌ها تهیه آب‌معدنی است.
دکتر سیروس عباسی، فعال محیط زیست در شیراز، درباره برداشت آب‌های چشمه‌ها و نهر‌ها برای تهیه آب معدنی، می‌گوید: دستور اکید مقام معظم رهبری و دادستان کل کشور درباره کنترل حریم طبیعت و جلوگیری از زمین خواری، کوه‌خواری، جنگل‌خواری، رود خواری و... نشان از عمق فاجعه و همچنین اهمیت این موضوع است.
چشمه‌ها یک نعمت خدادادی در دست ما هستند؛ اما هر روز شاهد از بین رفتن آن‌ها هستیم. گاهی از بین رفتن چشمه‌ها به دست طبیعت صورت می‌گیرد که راهکاری برای آن وجود ندارد؛ اما گاهی از بین رفتن طبیعت به دست خود ما صورت می‌گیرد که این مسأله واقعاً فاجعه است.
وی در ادامه می‌گوید: اگر در استان فارس دقت کنیم، هر جا چشمه‌ای هست، در تصرّف شرکت آب‌معدنی است که در پی آن برداشت دائمی آب و تحلیل و خفقان آبی رخ می‌دهد. سال‌هاست که نمی‌دانیم به چه علت انواع و اقسام آب‌معدنی و شرکت‌های صنعتی بسته‌بندی آب در کنار چشمه‌ها تأسیس شده‌اند و گلوی چشمه ساران ما را می‌فشارند.
دکتر سیروس عباسی در ادامه می‌گوید: این شرکت‌ها، آب محدود و زیبا و تمیز چشمه‌ها را در بطری‌های بزرگ و کوچک می‌ریزند و می‌فروشند. این در حالی است که این کار به‌شدت به ضرر آب‌ها و نهرها و رودهای مسیر است و به کرّات شاهد کاهش چشمگیر آب خروجی چشمه یا حتی خشکیدن نهر و رود پس از چشمه بوده‌ایم. از سوی دیگر غالباً این گونه شرکت‌ها حریم رود و چشمه‌ساران را اشغال کرده و محل استفاده خصوصی کرده‌اند که این هم خلاف مقررات و خواست و اراده مردم در شهر است.

وی با اشاره به این‌که میزان مصرف آب‌معدنی به اندازه این همه تولید نیست، می‌گوید: چشمه آب طبیعی برای مردم همان حکم چاه نفت را دارد. همان‌طور که نفت محدودیت دارد، آب چشمه‌ساران نیز محدود و تمام شدنی است و باید برای توقف برداشت از این آب‌ها فکری اساسی شود. از طرفی می‌توان گفت عرضه آب‌معدنی بیش‌تر از میزان تقاضا است و با وجود دستگاه‌های تصفیه آب استفاده از آب‌های معدنی بسیار کاهش پیدا کرده است و در واقع می‌توان گفت ما با این کار آب‌های معدنی را دور می‌ریزیم. این همه تنها مشکل آب‌های معدنی نیست و بطری‌های پلاستیکی هم عامل آلودگی محیط زیست هستند و پخش آن‌ها در طبیعت می‌تواند به ضرر محیط زیست باشد. این پزشک فعال محیط زیست در ادامه می‌افزاید: بلعیده شدن آب چشمه‌ها توسط لوله‌های شرکت‌های آب‌معدنی قطعاً آثار مخربی بر میزان آب رودها و نهرها و به‌دنبال آن زمین‌های کشاورزی و باغ‌های مسیر داشته و دارد. این موضوع به کرّات در اعتراضات روستاییان و کشاورزان پایین‌دست چشمه‌ساران دیده می‌شود؛ و همین موضوع باعث درگیری‌های زیادی در این منطقه شده است.

برداشت آب معدنی اشکال قانونی ندارد
اما بهیه جعفری، رئیس گروه برنامه‌ریزی آب و آبفای وزارت نیرو، درباره برداشت‌ از چشمه‌ها برای آب معدنی، می‌گوید: برای تهیه آب معدنی باید مراحل خاصی سپری و مجوز‌هایی دریافت شود. این طور نیست که هر کسی بتواند به راحتی از آب رودخانه‌ها و نهر‌ها برای بسته‌بندی استفاده کند. در واقع می‌توان گفت استفاده از آب نهر‌ها و رودخانه‌ها اگر مراحلش را سپری کرده باشد، خلاف قانون نیست.

وی در ادامه می‌گوید: وقتی این موضوع به کاری غیرقانونی تبدیل می‌شود که بیش از میزان مورد توافق آب برداشت شود یا در رودخانه‌هایی که مجوزی برای آن صادر نشده باشد، اقدام به این کار شود. وی در ادامه می‌گوید: مصرف آب معدنی در کشور ما زیاد است و مردم دوست دارند آب مفید مصرف کنند؛ اما واژه چشمه‌خواری وقتی مطرح می‌شود که آب این رودخانه‌ها برای مصارف شخصی یا برای آبیاری زمین‌های کشاورزی استفاده شود. بررسی روی این رودخانه‌ها نشان می‌دهد که گاهی آب آن‌ها هرز می‌شود؛ به‌طور مثال آب رودخانه «چشمه دل» که مدتی هم سروصدا کرد، از مرز خارج می‌شد و استفاده‌ای از آن نمی‌شد و به همین دلیل ما به دنبال سرمایه‌گذاری بودیم که از این آب برای تبدیل آن به آب معدنی و استفاده مردم بهره‌برداری شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۰۷:۱۸
پیمان صاحبی


 

سدهایی که روستاها را می‌بلعند

طبق آمار‌ها بیش از 45 هزار سد در کشورهای مختلف احداث شده ‌است. ساخت سد در 50 سال اخیر رو به افزایش گذاشت و ساخت این حجم از سد‌ها باعث شده که تغییرات زیادی در محل زندگی انسان‌ها ایجاد شود. در واقع می‌توان گفت سد‌ها پیامدهای زیادی را در زمینه‌های مختلف برای مردم داشته‌اند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه سبزینه نوشت: اهمیت سد و نیروگاه بر کسی پوشیده نیست. طی هزاران سال مردم سرزمین‌های مختلف برای مهار آب‌ها و تأمین آب آشامیدنی، آبیاری و اخیراً تأمین آب مورد نیاز صنایع به احداث سد پرداخته‌اند. با افزایش جمعیت و افزایش فعالیت‌های اقتصادی ساخت سد‌ها در دستور کار دولت‌ها قرار گرفت و در ابتدا به ابزاری برای پاسخگویی نیازهای آبی و انرژی تبدیل شدند. طبق آمار‌ها بیش از 45 هزار سد در کشورهای مختلف احداث شده ‌است. ساخت سد در 50 سال اخیر رو به افزایش گذاشت و ساخت این حجم از سد‌ها باعث شده که تغییرات زیادی در محل زندگی انسان‌ها ایجاد شود. در واقع می‌توان گفت سد‌ها پیامدهای زیادی را در زمینه‌های مختلف برای مردم داشته‌اند.


ایران نیز به واسطه ساخت سد‌های بزرگ از این قاعده مستثنی نیست و ساخت سد‌ها تبعات زیادی را با خود به همراه آورده است. حوضه آبریز رودخانه زاب به صورت شمالی-جنوبی در جنوب استان آذربایجان غربی قرار دارد. این رودخانه از شمال شهرستان پیرانشهر سرچشمه می‌گیرد و پس از عبور از محدوده شهرستان سردشت از خاک ایران خارج می‌شود. برای آن‌که آب این رودخانه از مرز خارج نشود و از آن بهره‌برداری شود، ساخت سد تنها راهکار در نظر گرفته شد؛ اما مشکلی که در این میان به وجود می‌آید این است که ساخت سد در این محدوده علاوه بر مشکلاتی که برای اهالی ایجاد می‌کند، تبعاتی نیز چون نابودی محیط زیست در محدوده کردستان دارد؛ زیرا این سد از مسیر جنگلی بانه می‌گذرد و برای ساخت آن دست‌اندرکاران ناچار شدند که تعدادی از درختان جنگلی مسیر را از بین ببرند.

تجمع دوستداران محیط زیست در اعتراض به ساخت سد ویسک
بابا پیری، مدیر کل اداره جنگل‌ها و مراتع استان کردستان، درباره این سد و مشکلاتی که برای جنگل ایجاد کرده است، می‌گوید: تمام سد ویسک در استان کردستان قرار ندارد، بلکه قسمتی از آن و در واقع کاسه سر این سد در کردستان قرار گرفته است. مزایای ساخت سد بر کسی پوشیده نیست، زیرا سد می‌تواند باعث تجمیع آب، تبدیل اراضی دیم به آبی و بالا رفتن ارزش زمین‌های بالادستی و پایین‌دستی شود؛ اما در کنار این‌ها باید دید که برای ساخت یک سد چه چیزی باید از دست داد که چیز دیگری را به دست آورد. برای ساخت سد ویسک مجبور شدند که یک سری از درختانی را که در سر راه این سد قرار داشت نابود کنند. این در حالی است که قسمت‌هایی از درختان این جنگل به دلیل بیماری از بین رفته‌اند و در واقع قطع درختان بیش‌تر می‌تواند اکوسیستم منطقه را دچار نقصان کند.


وی در ادامه می‌گوید: کردستان 5 حوضه آبخیز دارد که یکی از آن‌ها حوضه آبریز زاب است و 13 تا 15 درصد از استان را در بر می‌گیرد. طبق آمار‌ها بخشی از آب این رودخانه صرف کشاورزی و بخشی دیگر در جنگل‌های استان ذخیره می‌شود و باعث شده این حوضه، حوضه اصلی آبخیز ما به حساب بیاید و آب‌هایی که در حوضه‌های آبخیز ذخیره می‌شوند، در نهایت به زاب می‌ریزند.

وی در ادامه می‌گوید: سد ویسک جزو پروژه‌های ملی و فرامنطقه‌ای است. از سوی دیگر جنگل متعلق به شخص خاصی نیست و یک ثروت ملی است و هرگونه ساخت‌و‌ساز و تغییر بافت و کاربری در آن غیرقانونی است. تا به حال برای ساخت این سد بیش از 200 هکتار از جنگل‌ها نابود شده است و ما موظفیم طبق بند «ب» قانون حفاظت از جنگل‌ها میزان خسارت‌هایی را که ایجاد شده، اعلام کنیم.

وی در ادامه می‌گوید: 4 درصد حوضه آبریز زاب در خاک کردستان است و حجم رواناب این رود 7/7 میلیارد متر مکعب است. مصطفی ارسطویی نیز که کارشناس محیط زیست در کردستان است، درباره معایب این سد و مشکلاتی که برای مردم ایجاد کرده است، می‌گوید: ساکنان روستاهایی که در اطراف این سد قرار گرفته‌اند کاربری خود را از دست داده‌اند و جمعیت ساکن در آن‌ها مجبورند روستا را ترک کنند و به همین دلیل در شهر‌های بانه و ربط و سردشت شغل‌های کاذب رو به افزایش نهاده است. اما مهم‌ترین ضرری که این سد برای مردم منطقه داشته، از بین رفتن قسمتی از طبیعت بکر این ناحیه بوده که صدای طرفداران محیط زیست را در آورده است و باعث شده تعدادی از مردم این نواحی از این کار ناراضی باشند. از بین رفتن طبیعت و آبگیری آن باعث می‌شود تعدادی از این روستاها زیر آب بروند و مردم مراتع و اراضی خود را از دست بدهند.

وی در ادامه می‌گوید: چندی پیش تعدادی از مردم دوستدار طبیعت و اهالی روستاهای اطراف برای جلوگیری از ساخت این سد تجمع کردند که به نتیجه‌ای نرسیدند. این کارشناس محیط زیست در ادامه می‌گوید: به هر حال برای ساخت این سد هزینه‌های زیادی شده؛ اما باید مسئولان این را در نظر داشته باشند که چه چیزی را به دست می‌آوردند و چه چیزی را از دست می‌دهند. آن‌وقت اقدام به ساخت سد کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۰۷:۱۷
پیمان صاحبی


 

ادغام علیه زمین سبز

 این روزها دوباره زمزمه هایی به گوش می رسد که نشان از جدی بودن طرح ادغام دو سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور دارد. خبرهایی که بیشتر شباهتی به شایعه دارند. گرچه محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط نگرانی خود از این طرح را در کانال تلگرامیش ابراز کرده اما نمایندگان مجلس و اعضای کمیسیون کشاورزی از سرنوشت بد این طرح در مجلس خبر می‌دهند.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، طرح ادغام سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری که بعدتر تحت عنوان طرحی دو فوریتی ادغام سازمان حفاظت محیط زیست در وزارتخانه جهاد کشاورزی به مجلس ارائه شد، طرحی بود که کشور ما به واسطه برنامه ریزی های نادرست، ناموزون و مقطعی و ناپایدار توسعه طی سال های گذشته با مسائل و بحران های زیادی همچون انواع آلودگی های زیست محیطی، نابودی زیستگاه ها، کاهش تنوع حیات وحش و گونه های گیاهی، افزایش زباله های صنعتی، دگرگونی های آب و هوایی، خشکی تالاب ها و دریاچه ها و... دست به گریبان شده است. اما شدت مسائل یادشده در این سال ها سبب شد تا برخی افراد، سازمان حفاظت محیط زیست را مقصر این اتفاقات بدانند و این سازمان را به کوتاهی در مدیریت مسائل زیست محیطی کشور متهم کنند. از این رو بود که زمزمه ادغام سازمان حفاظت محیط زیست در وزارت جهاد کشاورزی بلندتر شد تا اینکه در نخستین روزهای اسفندماه طرح دوفوریتی ادغام سازمان حفاظت محیط زیست در این وزارتخانه با 82 امضا تقدیم هیات رییسه مجلس شورای اسلامی شد اما پس از تغییر مجلس و روی کار آمدن مجلس دهم این طرح از یادها رفت تا این که دوباره زمزمه‌ها از بازگشت این طرح به مجلس خبر دادند.


هدف از این طرح چه بود؟
براساس آنچه که در مقدمه طرح ادغام این دو سازمان آمده است: کوچک کردن دولت اصلی ترین دلیل این طرح است و نزدیک بودن وظایف این دو سازمان مهمترین دلیل برای این کوچک سازی. در ادامه این مقدمه امده: در راستای کوچک سازی دولت در تکلیف برنامه پنجم و نظر به جوابگو بودن ریاست محیط زیست به مراجع نظارتی و از توجه به سنخیت وظایف سازمان جنگلها ،مراتع و آبخیزداری با محیط زیست از قبیل موضوع ارتباط منابع طبیعی و یا جنگلبانی که با حیات وحش و شکاربانی و همچنین حفظ نباتات گیاهی موضوعیت کامل دارد و در یک راستا می باشد می طلبد که مدیریتی واحد و یکپارچه برای آن تعریف نمود. از تاریخ تصویب این قانون سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی ادغام شده و زیر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی قرار می گیرند. از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، کلیه وظایف، اختیارات، اماکن، امکانات و نیروی انسانی سازمان محیط زیست در اختیار سازمان جنگل ها ،مراتع و آبخیزداری قرار می‌گیرد.


طرح ادغام در مجلس رای نخواهد آورد
نظر افضلی، نایب رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی در رابطه با طرح ادغام سازمان حفاظت محیط زیست و مراتع و جنگلداری معتقد است که این طرح سرنوشتی در مجلس نخواهد داشت و نگرانی‌ از ادغام این دو سازمان بی‌دلیل است. او با اعلام این که تا کنون این طرح به مجلس دهم ارائه نشده است و کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی بررسی‌های لازم را بر روی آن انجام نداده است، بیان می‌کند: گرچه سرنوشت این طرح به نظر اکثر نمایندگان مجلس مرتبط است و کمیسیون نیز بررسی‌های لازم را انجام نداده اما با وجود اینها به نظر من این طرح در مجلس رای نخواهد آورد.


او به طرح تشکیل سازمان توسعه و عمران روستایی اشاره می‌کند و می‌گوید: طرح ادغام سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری به سرنوشت طرح تشکیل سازمان عمران و آبادانی روستا در مجلس وابسته است. گرچه کلیات طرح تشکیل سازمان توسعه و عمران روستایی مشخص شده اما راه طولانی را در پیش دارد. افضلی ادامه می‌دهد: بخش هایی از طرح تشکیل سازمان توسعه و عمران روستایی که به محیط زیست روستاها مربوط می‌شود و اگر سرنوشت این طرح مشخص شود می‌تواند نتیجه طرح ادغام این دو سازمان را نیز مشخص کند.


ادغام دردی را درمان نمی‌کند
گرچه در توضیحات طرح ادغام سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری آمده که ادغام این دو سازمان به جهت کوچک‌سازی در راستای کاهش هزینه‌های دولت است اما افضلی، نایب رئیس کمیسیون کشاورزی در این باره می‌گوید: کاهش هزینه‌ها و عملکرد، ارتباطی با نزدیک کردن تمام بخش‌های مرتبط به هم ندارد. این طرح نیز باید در مجلس و در کمیسیون مطرح و بررسی شود.


افضلی یکی از مخالفان طرح ادغام این دو سازمان است. او در پاسخ به این سوال که آیا ادغام دو سازمان می‌تواند درعملکرد محیط زیستی کشور تاثیر گذار باشد؟ می‌گوید: ادغام دردی را درمان نمی‌کند. به نظر من باید از همین دو سازمان بخواهیم که عملکرد خوبی داشته باشند. اکنون که این دو سازمان در دو حوزه مختلف فعالیت می کنند مشکلات آنقدر فراوان است که اگر این دو سازمان در هم ادغام شوند، مشکلات هم دو چندان خواهد شد. او ادامه می‌دهد: درست است که کار این دو سازمان با هم سنخیت دارد اما این طرح نمی‌تواند طرحی مناسب برای کاهش هزینه‌ها و رفع مشکلات زیست محیطی کنونی باشد.


این نماینده مجلس با بیان اینکه اکنون کشور مشکلات زیادی دارد که مجلس باید به آنها رسیدگی کند، می گوید: سازمان محیط زیست هم اکنون در رابطه با آلاینده‌های کارخانه‌ها و مراکز بهداشتی وظایف سنگینی را بر عهده دارد و سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری نیز به همین صورت وظایف خود را دارد. کار این دو سازمان به اندازه کافی سنگین است. حالا با پذیرش این طرح وظایف این دو نهاد را دو برابر خواهیم کرد البته وظایف سنگین روی دوش یک سازمان.
او ادامه می دهد: امروز که در حوزه حفاظت از محیط زیست دو سازمان فعالیت می‌کنند مشکلات بسیاری وجود دارد. حالا اگر قرار باشد این دو سازمان به یک سازمان تبدیل شوند مشکلات چند برابر می شود. ضمن اینکه نظارت بر عملکرد آنها نیز خود چند برابر سخت تر خواهد شد.
افضلی به وظایف سنگین سازمان صنعت، معدن و تجارت اشاره می‌کند و می‌گوید: سازمان صنعت، معدن و تجارت نمونه آمیخته شدن چند بخش در یک سازمان است و ما امروز شاهد مشکلات بسیاری در این سازمان هستیم.


دردسرهای عظیم ادغام دو سازمان برای وزارتخانه کشاورزی
در توضیحات طرح ادغام این دو سازمان نوشته شده است که از تاریخ تصویب این قانون سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری ادغام شده و زیر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی قرار می گیرند. اتفاقی که به گفته افضلی می‌تواند برای وزارت جهاد کشاورزی دردسر ساز باشد و این وزارتخانه را نیز با مشکلاتی مواجه کند. او می‌گوید: وزارتخانه کشاورزی خود عریض و طویل است و افزودن سازمانی دیگر یعنی افزودن باری بر دوش آن.

این نماینده مجلس با اشاره به اینکه ادغام این دو سازمان به صورت طرح به مجلس تقدیم شده است، می گوید: اگر این طرح به صورت لایحه بود مشخص می‌شد که دولت با آن موافق است اما حالا که به صورت طرح به مجلس وارد شده نشان می‌دهد که دولت نیز نصبت به آن تاکیدی ندارد.
گرچه این طرح به گفته نمایندگان مجلس سرنوشت خوبی نخواهد داشت و امکان پذیرش آن از سوی مجلس دهم بسیار اندک است اما باز هم باید منتظر نشست و دید که تصمیم مجلسیان برای این طرح چه خواهد بود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۰۷:۱۶
پیمان صاحبی




اگر سالانه دو میلیارد تن خاک در ایران فرسوده شود، با قیمت تخمینی ۲۸ دلار برای هر تن، هزینه‌های فرسایش خاک معادل ۵۶ میلیارد دلار برآورد می‌شود، اما ارزش واقعی خاک سرزمین ما چقدر است و این برآورد بر چه اساسی صورت گرفته است؟ محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست، که سال‌هاست در زمینه حفاظت از محیط زیست فعالیت می‌کند، معتقد است «ارزش واقعی این خاک بسیار بیشتر از این ۵۶ میلیارد دلار است.» او می‌گوید: «این قیمت با توجه به ارزش کانی‌های فلزی که در خاک وجود دارد، محاسبه شده است. در حالی که اگر بخواهیم ارزش واقعی خاک را حساب کنیم با توجه به اینکه خاک بستر رشد گیاهان و تولید غذاست، این ارزش می‌تواند به مراتب بیشتر باشد، اما از نظر اقتصاد بازاری اگر فقط وزن کانی‌های فلزی مثل مس، کروم،‌ آهن، منگنز و... را که در خاک وجود دارد، در نظر بگیریم، هر تن از خاک معادل ۲۸ دلار از این فلزات را در‌بر می‌گیرد. بر همین اساس گفته می‌شود ارزش هر تن خاک معادل ۲۸ دلار است و با توجه به اینکه سالانه دو میلیارد تن فرسایش خاک در کشور ما رخ می‌دهد و حاصل‌ضرب این دو میلیارد تن در آن ۲۸ دلار معادل ۵۶ میلیارد دلار است، گفته شده که هزینه‌های فرسایش خاک در ایران به ۵۶ میلیارد دلار می‌رسد.»

■■■

با توجه به اهمیتی که خاک در اکوسیستم و محیط زیست و همچنین در کشاورزی دارد، شنیدن خبرهای مربوط به فرسایش خاک به نگرانی منجر می‌شود. اساساً با شرایط زندگی انسان امروز، فرسایش خاک تا چه حد طبیعی است؟
بسته به اینکه ما در چه سرزمینی زندگی می‌کنیم و آن سرزمین تا چه اندازه کوهستانی و پرشیب است و ارتفاعات جوان دارد یا ندارد، نرخ طبیعی فرسایش خاک تغییر می‌کند. سرزمینی که ما در حال حاضر در آن زندگی می‌کنیم، در فلات ایران و در عرض بین ۲۵ تا ۴۰ درجه نیمکره شمالی قرار دارد. در این سرزمین میزان فرآیند جابه‌جایی خاک یا فرسایش یا از دست رفتن خاک دست کم شش برابر میزان فرآیند خاک‌سازی است و این مساله‌ است که وضعیت را خطرناک می‌کند. ممکن است در سرزمینی به عنوان مثال فرسایش خاک یک میلیارد تن باشد، اما تولید خاک آن سرزمین هم در همان حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون تن باشد و به همین دلیل وضعیت فرسایش خاک خیلی نگران‌کننده نباشد، ولی ما در حال حاضر در ایران با دو میلیارد تن فرسایش خاک مواجه هستیم و چیزی حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون تن خاک‌سازی داریم. این مساله‌ در درازمدت می‌تواند بسیار نگران‌کننده باشد. با توجه به اینکه هر تن خاک ۲۸ دلار ارزش دارد، ما در واقع سالی ۵۶ میلیارد دلار از دست می‌دهیم و این ۵۶ میلیارد دلار چند برابر درآمد نفتی ماست. البته درآمد نفتی را می‌توان در یک یا دو سال جبران کرد، اما در کشور ما بین ۳۰۰ تا ۱۱۰۰ سال طول می‌کشد تا یک سانتیمتر خاک تولید شود. بر همین اساس اگر واقعاً بخواهیم ارزش‌گذاری اقتصادی کنیم، قیمت چیزی که ما داریم از دست می‌دهیم به مراتب حتی بیشتر از ۵۶ میلیارد دلار است به ویژه اگر یادمان باشد که خاک در واقع ریشه‌گاه است و سرزمینی که خاک نداشته باشد یعنی تولید ندارد و احتمالاً در آینده دچار بحرانی جدی به نام بحران امنیت غذایی خواهد شد. از سوی دیگر هیچ کشوری به سرزمینی که خاک نداشته باشد، خاک صادر نمی‌کند. ممکن است ما بتوانیم آب وارد کنیم، اما مسلماً نمی‌توانیم خاک وارد کنیم. پس بحران فرسایش خاک در کشور ما تهدیدی بسیار جدی‌تر است و متاسفانه ما متوجه میزان اهمیت و جدیت این بحران و تهدید آن نیستیم.
 
 در حال حاضر مساله‌ فرسایش خاک در ایران چه وضعیتی دارد و این وضعیت واقعاً چقدر بحرانی و نگران‌کننده است؟
مطابق گزارشی که انجمن علوم خاک ایران منتشر کرده، در حال حاضر وضعیت فرسایش خاک در ایران به‌طور متوسط دو میلیارد تن در سال است که سه برابر متوسط آسیا و بالاترین نرخ در کره زمین محسوب می‌شود.
 
گفته می‌شود هزینه فرسایش خاک در ایران از درآمد نفتی کشورمان پیشی می‌گیرد. در تشریح این برآورد عنوان شده که سالانه بین دو تا چهار میلیارد تن خاک در ایران فرسوده می‌شود. بنابراین با قیمت تخمینی ۲۸ دلار برای هر تن، هزینه‌های فرسایش خاک بین ۵۶ میلیارد تا ۱۱۲ میلیارد دلار است، در حالی که ایران در سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۶ /۵۳ میلیارد دلار از صادرات نفت به‌دست آورده است. به نظر شما، هزینه فرسایش خاک در ایران چقدر است؟ قیمت تخمینی ۲۸ دلار برای هر تن خاک بر چه اساسی محاسبه شده و این برآورد چگونه به دست آمده است؟
این قیمت با توجه به ارزش کانی‌های فلزی که در خاک وجود دارد، محاسبه شده است. در حالی که اگر بخواهیم ارزش واقعی خاک را حساب کنیم با توجه به اینکه خاک بستر رشد گیاهان و تولید غذاست، این ارزش می‌تواند به مراتب بیشتر باشد، اما از نظر اقتصاد بازاری اگر فقط وزن کانی‌های فلزی مثل مس، کروم،‌ آهن، منگنز و... را که در خاک وجود دارد، در نظر بگیریم، هر تن از خاک معادل ۲۸ دلار از این فلزات را در‌بر می‌گیرد. بر همین اساس گفته می‌شود ارزش هر تن خاک معادل ۲۸ دلار است و با توجه به اینکه سالانه دو میلیارد تن فرسایش خاک در کشور ما رخ می‌دهد و حاصل‌ضرب این دو میلیارد تن در آن ۲۸ دلار معادل ۵۶ میلیارد دلار است، گفته شده که هزینه‌های فرسایش خاک در ایران به ۵۶ میلیارد دلار می‌رسد. با این حال مجدداً تاکید می‌کنم که ارزش واقعی این خاک بسیار بیشتر از این ۵۶ میلیارد دلار است.
 
 شما از ارزش واقعی این خاک و از هزینه‌های فرسایش خاک کشورمان چه برآوردی دارید؟
من فکر می‌کنم دست کم باید عدد ۵۶ میلیارد دلار را که به عنوان هزینه فرسایش خاک مطرح می‌شود در پنج ضرب کنیم و پنج برابر این عدد را به عنوان خسارت در نظر بگیریم تا متوجه هزینه واقعی این فرسایش شویم.
 
علت اینکه گفته می‌شود نیمی از روخاک (topsoil) در کره زمین در ۱۵۰ سال گذشته از بین رفته است، چیست و در فرآیند فرسایش خاک دقیقاً چه اتفاقی رخ می‌دهد؟‌
به دلیل افزایش عملیات تکنوژنیک یعنی عملیات انسان‌ساخت، فعالیت ماشین‌آلات،‌ جاده‌سازی، عبور خطوط لوله، ویلاسازی، تغییر کاربری اراضی از جنگل به کشاورزی و از کشاورزی به ویلا در سطح کره زمین نرخ جابه‌جایی خاک افزایش یافته است. البته این مساله‌ یک اپیدمی جهانی است، ولی در ‌بر‌خی کشورها مانند کشور ما این وضعیت حادتر و جدی‌تر شده است.
 
خاک ایران چه ویژگی‌هایی دارد که وضعیتش با کشورهای دیگر تا این حد متفاوت شده است؟ آیا صرفاً دستکاری‌های ما باعث بحرانی شدن وضعیت فرسایش خاک شده یا اینکه ویژگی‌های خاک کشورمان نیز در تشدید خطر فرسایش خاک موثر بوده است؟
ما کشوری هستیم که اصطلاحاً از نظر عمر زمین‌شناسی دارای کوهستان‌های جوان هستیم به این معنی که زمین‌های ما شیب بسیار تندی دارند. اگر این شیب تند از پوشش گیاهی عاری شود، خاک به‌سرعت حرکت می‌کند و جابه‌جا می‌شود. ما به دلیل فشار بیش از حد دام در مراتع و به‌ویژه در مراتع کوهستانی، به دلیل قطع بی‌رویه درختان جنگلی در زاگرس، هیرکانی و ارسباران برای تامین نیازهای معیشتی، چوب و برای مصارف گرمایشی و همچنین به دلیل تغییر کاربری اراضی و تجاوز اراضی کشاورزی به جنگل‌ها این نرخ فرسایش طبیعی را به‌شدت افزایش داده‌ایم چون پوشش گیاهی سطح خاک را از بین برده‌ایم. درباره ویژگی خاص خاک کشور ایران باید این نکته را مطرح کرد که خاکی که به عنوان مثال اغلب کشورهای اروپایی دارند به اسیدی بودن تمایل دارد و ph آن کمتر از هفت است، ولی ph خاک ایران بیشتر از هفت است و تمایل به قلیایی بودن دارد به دلیل اینکه ما در یک اقلیم بیابانی به سر می‌بریم و متاسفانه به دلیل کمبود ریزش‌های آسمانی و کمبود رطوبت، میانگین تولید هر سانتیمتر خاک در ایران دست کم سه تا چهار برابر تولید هر سانتیمتر خاک در کره زمین است. فقط در مناطق شمالی ایران است که فرآیند خاک‌سازی سرعت نسبتاً بیشتری دارد و شکل‌گیری هر سانتیمتر خاک بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ سال طول می‌کشد، اما در مناطق مرکزی و در ‌بر‌خی از مناطق جنوبی کشورمان تا ۱۱۰۰ سال طول می‌کشد تا یک سانتیمتر خاک شکل بگیرد.
 
به مساله‌ از بین بردن پوشش گیاهی و مراتع بر اثر دامپروری اشاره کردید، اما یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین مشاغل ایران مشاغل مربوط به دامپروری و کشاورزی است. استفاده بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی و مراتع پیوسته در خبرها و تحلیل‌ها به عنوان اصلی‌ترین عوامل دامن‌زننده به بحران آب و خاک مطرح می‌شوند. چگونه می‌توان تعادل را در این زمینه رعایت کرد تا هم دچار مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی نشویم و هم از محیط زیست محافظت کنیم؟
در این زمینه باید چند راهکار را به‌طور همزمان اجرا کرد. یکی اینکه از تکنولوژی و علم روز استفاده کنیم؛ به سمت دامداری‌های صنعتی مدرن برویم و تولید در واحد سطح را افزایش دهیم. کار دیگری که باید انجام بدهیم این است که ذائقه غذایی ایرانیان را تغییر و سهم گوشت را در مصرف غذایی مردم کشورمان کاهش دهیم چون اصولاً فرآیند تولید گوشت یک فرآیند آب‌بر است و برای تولید هر کیلوگرم گوشت گاو، ۱۵ هزار و ۵۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود و همچنین در این فرآیند مقدار زیادی گازهای گلخانه‌ای هم منتشر می‌شود آن هم در شرایطی که ما در کشورمان بحران کمبود آب داریم و به‌شدت در معرض فرآیندهای تغییر اقلیم هستیم. انجام دادن کار فرهنگ‌سازی در کنار علمی کردن دامداری‌ها می‌تواند بسیار موثر باشد. در عین حال ما به جای اینکه تلاش کنیم همه نیازهای گوشتی خودمان را در داخل کشور تولید کنیم که به معنای مصرف بی‌رویه آب و تولید بی‌رویه گازهای گلخانه‌ای است، باید به سمت کسب و کارهای سبز و معیشت‌هایی برویم که کمترین وابستگی را به منابع آب و خاک دارد و با پولی که به دست می‌آوریم، گوشت مورد نیازمان را از خارج از کشور وارد کنیم.
 
ایران سرزمین وسیعی است، اما منابع آن محدودند. آیا جمعیت ۸۰‌میلیونی کشور باعث تشدید بحران‌های زیست‌محیطی می‌شود یا با سیاست‌های تعادل‌بخش می‌توان با وجود این جمعیت بالا، از محیط زیست و آب و خاک کشور محافظت کرد؟ می‌توان گفت افزایش جمعیت در ایران به منزله نقض قوانین طبیعی است؟
جمعیتی که در حال حاضر در ایران زندگی می‌کند، با این نوع نگاه مصرفی که دارد، تقریباً دو برابر ظرفیت زیستی کشور است. به همین دلیل یا بهتر است سرعت رشد جمعیت‌مان را کاهش دهیم یا اینکه رفتار مردم ایران را نسبت به محیط زیست تغییر دهیم. اگر ایرانیان یاد بگیرند که از خودرو شخصی کمتر استفاده کنند،‌ اگر یاد بگیرند تا جایی که امکان دارد از کیسه‌های پلاستیکی استفاده نکنند، اگر یاد بگیرند مصرف پروتئین حیوانی را در سبد غذایی خودشان کاهش دهند، اگر یاد بگیرند و متعهد شوند که برای دو طبقه جابه‌جایی از آسانسور استفاده نکنند، اگر متعهد شوند که سیگار نکشند و اگر متعهد شوند که از دوچرخه یا پیاده‌روی برای جابه‌جایی بیشتر استفاده کنند، آن وقت می‌توانیم امیدوار باشیم که شمار و تعداد ایرانیان را در همین اقلیم و با همین امکانات افزایش دهیم، اما در شرایطی که در شهری مانند تهران که دو و نیم میلیون خانوار در آن در حال زندگی هستند، شش میلیون خودرو وجود دارد؛ یعنی هر خانواده به‌طور متوسط دو تا سه خودرو دارد و این روند دارد در سطح کشور نیز گسترش پیدا می‌کند، به نظر نمی‌رسد آینده چندان امیدبخشی وجود داشته باشد و در این شرایط خود افزایش جمعیت یکی از بزرگ‌ترین تهدیدهای زیستی ایران است.
 
شما در جایی گفته‌اید: «خیلی از کشورها در دنیا هستند که حتی همین هفت درصد پوشش جنگلی ما را هم ندارند اما بحران‌هایی را که ما داریم در حوزه محیط زیست ندارند. چرا که چیدمان توسعه‌شان را بر مبنای واقعیت‌های سرزمین خودشان طراحی کرده‌اند.» به نظر شما اصلی‌ترین راهکاری که ایران برای تطبیق چیدمان توسعه با واقعیت‌های سرزمینی‌اش دارد چیست؟
اصلی‌ترین راهکار این است که تلاش کنیم پست‌های مهم و راهبردی کشور را به دست متخصصان بسپاریم و همچنین تلاش کنیم خردمندی را بر مدیریت حاکم بر کشور غلبه دهیم. مدیریت حاکم بر کشور باید بر اساس دانش تحکیم و توسعه پیدا کند. اگر چنین شود، کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک می‌تواند در دستور کار قرار گیرد، در آن صورت ما به سمت استفاده از انرژی‌های نو مثل انرژی‌های خورشیدی، بادی، زمین‌گرمایی و جزر و مدی و همچنین به سمت بالفعل کردن ظرفیت ۴۸۰۰ متر مرز آبی‌مان، به سمت احیای جاده ابریشم و احیای مزیت‌های بازرگانی کشور حرکت خواهیم کرد. در آن صورت ما می‌توانیم از جذابیت‌های طبیعی کشورمان که جزو پنج کشور نخست دنیاست و جذابیت‌های تاریخی ایران که جزو ۱۰ کشور نخست جهان است پول بسازیم. همچنین به این ترتیب ما می‌توانیم با کمترین نیاز به حفر چاه بیشتر، به تامین آب بیشتر و به تخریب خاک بیشتر، مردم بسیار ثروتمندی باشیم. به‌خصوص اگر یادمان باشد یک‌ششم از خاک ایران اگر به سلول‌های فتوولتاییک مجهز باشد، می‌تواند نیاز انرژی کل مردم جهان را تامین کند. بنابراین ما نه‌تنها می‌توانیم نیازهای انرژی خودمان را تامین کنیم، بلکه می‌توانیم بزرگ‌ترین تولیدکننده و صادرکننده انرژی و ثروتمندترین مردم منطقه باشیم.
 
در زمینه محافظت از خاک، تجربه کدام کشورها می‌تواند برای کشور ما الگو باشد؟
بلژیک در این زمینه بسیار خوب کار کرده است و در واقع قطب علمی خاک‌شناسی جهان است. استرالیا در رتبه بعدی قرار می‌گیرد. برخی از ایالت‌های آمریکا نیز در این حوزه خیلی خوب کار کرده‌اند و تجربه‌های خوبی دارند؛ کالیفرنیا بعد از بحران‌های جدی که برایش به وجود آمده، بیشترین پژوهش‌ها را در این زمینه کرده است. ما می‌توانیم از تجربه‌های تلخی که در کشورهای دیگر رخ داده درس عبرت بگیریم و آن راه را دوباره طی نکنیم.
 
 علاوه بر فرسایش خاک، آلودگی خاک و شور شدن خاک نیز از مسائل زیست‌محیطی ایران هستند. خاک ایران از نظر این دو عامل در چه وضعیتی است و این مسائل چه اثراتی بر اکوسیستم دارند؟
آلودگی خاک سبب شده است محصولات غذایی که به دست می‌آید محصولات غذایی چندان سالمی نباشد و همین مساله‌ به رشد انواع و اقسام بیماری‌ها و سرطان‌ها در کشور منجر شده است به نحوی که ما مجبوریم سالانه مبالغ قابل توجهی برای خرید داروهای ضد سرطان بپردازیم. گزارش‌هایی که از برخی مناطق جنوبی تهران می‌رسد، حکایت از این دارد که میزان سرب یا برخی از فلزات آلاینده دیگر در محصولات کشاورزی تا چند برابر حد مجاز است یا میزان سمومی که مصرف آنها سال‌هاست قدغن شده، هنوز در ‌بر‌خی از اقلام و میوه‌ها در میدان تره‌بار تهران گزارش می‌شود؛ موضوعی که نشان‌دهنده این است که این سموم وارد خاک شده و از طریق خاک دارد جذب انواع و اقسام میوه‌ها می‌شود. این مساله‌ می‌تواند فوق‌العاده خطرناک باشد چون ما می‌توانیم کمبود آب را طی دو،‌ سه سال جبران کنیم اگر بارندگی خوب باشد، اما آلودگی خاک فرآیندی است که نمی‌شود به حل آن در طول عمر یک نسل هم امیدوار بود.
 
علت آلودگی خاک در ایران استفاده از همین سمومی است که به آن اشاره کردید یا دلایل دیگری هم در این زمینه وجود دارد؟
آلودگی خاک در کشور ما چند علت دارد. مهم‌ترینش مصرف بی‌رویه سموم و همچنین ورود پساب‌های آلوده صنایع به آب‌های زیرزمینی کشاورزی است که سبب تشدید این آلودگی‌ها می‌شوند.
 
چرا گفته می‌شود بحران خاک در ایران جدی‌تر از بحران آب است؟ این دو بحران چه ارتباطی با هم دارند؟
بحران آب روی بحران خاک تاثیر می‌گذارد و بحران خاک روی بحران آب اثر می‌گذارد. وقتی ما در بالادست سد می‌زنیم و تالاب‌ها را در پایین‌دست خشک می‌کنیم،‌ در واقع چشمه‌های تولید گرد و خاک ایجاد می‌کنیم و چشمه‌های تولید گرد و خاک یعنی فرسایش بیشتر،‌ یعنی خشکی بیشتر، یعنی نابودی پوشش گیاهی و زمانی که پوشش گیاهی نابود می‌شود، یعنی ظرفیت گرمایی ویژه منطقه کاهش پیدا می‌کند، یعنی ریزش‌های آسمانی کم می‌شود و یعنی بارانی که اتفاق می‌افتد به جای اینکه فرصت نفوذ در دل زمین را پیدا کند، متاسفانه منجر به فرسایش پاشمانی می‌شود و نرخ سیل را افزایش می‌دهد. بنابراین این دو روی هم اثر می‌گذارند، اما با توجه به اینکه ما به هر حال می‌توانیم کمبود آب را از طریق تکنیک‌هایی مثل آب‌شیرین‌کن، بازچرخانی آب و حتی واردات آب تامین کنیم، اما درباره خاک چنین اتفاقی نمی‌افتد، ‌پس بحران خاک به مراتب جدی‌تر از بحران آب است.
 
سهم مردم در زمینه محافظت از خاک و محافظت از محیط زیست چگونه می‌تواند محقق شود؟ مردم چگونه می‌توانند در این زمینه مشارکت بیشتری داشته باشند و از مسوولان مطالبه مناسبی داشته باشند؟
بهترین کمکی که مردم می‌توانند داشته باشند این است که مطالعه کنند، دانش خودشان را بالا ببرند و ببینند که چرا حفظ خاک و حفظ محیط زیست باید اولویت نخست‌شان باشد. وقتی این اتفاق بیفتد، در بزنگاه‌هایی که قرار است نمایندگانی را انتخاب کنند که قرار است وارد صحن بهارستان یا ساختمان پاستور یا ساختمان بهشت شوند، نمایندگانی را انتخاب می‌کنند که دغدغه محیط زیست در آنها جدی است و تصمیماتی نمی‌گیرند که به تخریب محیط زیست و تشدید تخریب محیط زیست منجر شود. دومین کاری که مردم می‌توانند بکنند این است که تصمیم بگیرند رفتارهای خودشان را به نفع محیط زیست تغییر دهند. اگر مردم می‌خواهند در این سرزمین با‌کیفیت زندگی کنند، باید خودروهای شخصی خود را کنار بگذارند، از کیسه‌های پلاستیکی استفاده نکنند، در مصرف گوشت و پروتئین‌های حیوانی صرفه‌جویی کنند و به سایر مواردی که گفتم توجه کنند. مردم ایران باید دوچرخه را جایگزین خودروها کنند و به صورت جدی این مطالبه را از شهرداری‌ها و مسوولان داشته باشند که فضایی ایمن برای دوچرخه‌سواری فراهم شود و شهرها از تبدیل شدن به جزایر حرارتی فاصله بگیرند، ریزش‌های آسمانی افزایش پیدا کند، تفاوت دمای شب و روز کاهش پیدا کند، آلودگی صوتی کاهش یابد و نسل با کیفیت‌تر و هوشمندتری در این سرزمین پرورش یابد؛ نسلی که بتواند مشکلات این کشور را با خردمندی بیشتر حل کند.

منبع:تجارت فردا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۰۷:۵۲
پیمان صاحبی


گرما دلیل مرگ مرجان‌های جزیزه خارکو

 

نتایج مطالعات محققان پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی نشان می‌دهد که دمای غیرمعمول تابستانی موجب مرگ‌ومیر وسیع مرجان‌ها در حاشیه غربی جزیره خارکو شده است.

نتایج مطالعات محققان پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی نشان می‌دهد که دمای غیرمعمول تابستانی موجب مرگ‌ومیر وسیع مرجان‌ها در حاشیه غربی جزیره خارکو شده است.دکتر ابوالفضل صالح، رییس پژوهشکده علوم دریایی پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی با اشاره به تحقیقات انجام شده بر روی مرجان‌های خلیج فارس، افزود: در این زمینه تحقیقاتی با عنوان «تعیین وضعیت پارامترهای اکولوژیک مرتبط با تغییرات اقلیم در شمال خلیج فارس و برآورد تاثیرشان بر سلامت اجتماعات مرجانی» در پژوهشکده علوم دریایی این پژوهشگاه اجرایی شد.

به گزارش قانون به نقل از ایسنا، وی اضافه کرد: در عملیات میدانی این طرح پژوهشی که با همکاری پژوهشگاه و شرکت گنجینه‌های نوین زیست قشم و پشتیبانی مالی و معنوی صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور در شهریور ماه امسال انجام شد، تاثیر مثبت گرم‌ترین تابستان‌های چند دهه گذشته بر روی مرجان‌های قشم ثبت شد.صالح اضافه کرد: در عملیات میدانی انجام شده برخی از پارامترهای محیطی همچون دمای زیر آب، شوری، اکسیژن محلول، pH، جریان‌های جزر و مدی و نوسان تراز آب در مناطق مورد مطالعه اندازه‌گیری شد.

وی با تاکید بر این‌که این اندازه‌گیری‌ها با تجهیزاتی همچون مولتی متر، سنسورهای دما و عمق (TD) و دستگاه RCM9 انجام شد، یادآور شد: در این منطقه به طور مداوم میزان مواد مغذی، قلیایی بودن کل و فیتوپلانکتون‌های موجود در آب در آزمایشگاه‌های پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی اندازه‌گیری و سنجش شد.این عضو هیات علمی پژوهشگاه با اشاره به ثبت اثرات نامطلوب این آنومالی دمایی (دمای غیرمعمول) نسبتا طولانی و بی‌سابقه در شرقی‌ترین و غربی‌ترین مناطق مرجانی خلیج فارس، خاطرنشان کرد: داده‌های مورد نیاز برای مطالعه پارامترهای زیستی شامل درصد پوشش و تنوع زیستی کفزیان، تراکم و تنوع ماهیان، میزان شیوع و انواع بیماری‌های مرجانی و گستردگی سفیدشدگی و مرگ‌ومیر مرجان‌ها با فیلم‌برداری و عکاسی بر روی ترانسکت‌های ثابت و ماندگار در مناطق مورد مطالعه نیز ثبت شد.

مهندس جهانگیر واجد سمیعی، سرپرست تیم زیست‌شناسی این طرح نیز در مورد وضعیت مرجان‌های مورد مطالعه، اظهار کرد: این آنومالی دمایی اثرات منفی بر سلامت اجتماع مرجانی جزیره خارکو داشته است. علی‌رغم اینکه در مرحله بررسی اولیه داده‌های جمع‌آوری شده هستیم، به نظر می‌رسد که آنومالی دمایی تابستانه موجب مرگ‌ومیر وسیع مرجان‌ها در حاشیه غربی جزیره خارکو شده است.

محققان پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی بر این باور هستند که با تحلیل داده‌های به دست آمده از اندازه‌گیری‌های میدانی، آزمایشگاهی و داده‌های ماهواره‌ای، قابلیت ارائه تصویری از وضعیت فعلی پارامترهای اصلی مرتبط با تغییر اقلیم (یعنی پدیده‌های گرمایش جهانی و اسیدی شدن دریاها) در بخش‌های ایرانی خلیج فارس به وجود آمده است تا میزان تاثیر احتمالی این پارامترها بر تغییرات مکانی ساختار جوامع مرجانی و مقاومت آنها در برابر سفیدشدگی مشخص شود.در این تحقیق میدانی، مهندس آرش شیروانی و مهندس جهانگیر واجد سمیعی از گنجینه‌های نوین زیست قشم و دکتر ابوالفضل صالح و احمد عرب‌زاده از پژوهشگاه ملی اقیانوس‌شناسی و علوم جوی همکاری داشته‌اند.

منبع:قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۰۷:۳۸
پیمان صاحبی


 

آب و هوا در حال تغییر است؛ غذا و کشاورزی نیز باید تغییر کند

سازمان خواربار و کشاروزی ملل متحد (فائو) شعار امسال روز جهانی غذا را اینطور انتخاب کرده است: «آب و هوا در حال تغییر است، غذا و کشاورزی نیز باید تغییر کند».

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آوای سلامت، پیش بینی های موجود تعداد جمعیت رو به رشد جهان تا سال 2050 به حدود 9 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت و گمانه زنی های فائو نیز حاکی از آن است که برای تامین غذای مورد نیاز این جمعیت باید به میزان 60 درصد بر تولیدات غذایی جهانی افزوده شود.

این در حالی است که در پی تغییرات آب و هوایی، کشاورزی به دلیل بالا رفتن دمای هوا، خشکسالی و مسائل جوی و همچنین بروز بلایای طبیعی با مشکلات فراوانی روبرو شده است.

از این رو فائو نیز شعار روز جهانی غذای سال 2016 را «آب و هوا در حال تغییر است، غذا و کشاورزی نیز باید تغییر کند» را برگزیده است تا از این طریق بر تغییر الگوی تولید غذا و کشاورزی متناسب با تغییرات آب و هوایی تاکید ویژه ای داشته باشد و به نوعی در جهت تقویت اجرای کشاورزی اقلیم، هوشمند گام بردارد.

فائو هر ساله در تاریخ 16 اکتبر (25 مهرماه) با برگزاری مراسم های با شکوهی روز جهانی غذا را که مقارن با سالروز تاسیس این سازمان بین المللی است، در اقصی نقاط جهان گرامی می دارد. مراسم روز جهانی غذا در 150 کشور جهان با حضور تمامی دست اندرکاران امر تولید غذا برگزار می شود و به همین دلیل نیز این رویداد یکی از شناخته شده ترین روزهای موجود در تقویم جشن های مهم سازمان ملل متحد به شمار می رود.

منبع:fao

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۰۷:۲۹
پیمان صاحبی


 

سه اختراعی که وضعیت آبی ایران را بحرانی کرد

پروفسور کردوانی می گوید: اولین مسئله درباره آب این است که اصلا چه شد که به این روز افتادیم؟ در گذشته شرایط آبی ما خوب بود؛ کشاورزی می‌کردیم و سپس قنات‌ها را درست کردیم تا از آن برای آب کشاورزی استفاده کنیم، اما سه اختراع این شرایط را تغییر داد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، بی‌آبی دو دهه‌ای می شود که گریبان ایران را گرفته؛ هرچند که برخی معتقدند ایران اکنون در دوره آبسالی است و تنها خشکسالی کشاورزی برای کشور بحرانی شده است. اما نشانه های بسیاری وجود داد که از وضعیت بحرانی منابع آبی ایران حکایت می‌کند. این مسئله دلایل متفاوتی دارد که عمدتا انسانی است؛ دست‌اندازی به منابع آبی و خاکی و مدیریت آب، به بحران فعلی منجر شده است. دست‌اندازی‌هایی که البته هنوز هم ادامه دارد. همه این بحران‌ها موجب شده که هشدارهایی برای پایان آب و غیرقابل زندگی شدن ایران داده می‌شود.

برای بررسی وضعیت آب ایران و رسیدن به راهکارهایی برای جبران خسارت‌ها، میزبان پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان و پدر کویرشناسی ایران و چهره ماندگار در کافه خبر بودیم. او از سه علت اصلی بحران آب در ایران گفت که در ادامه می‌خوانید. این گفتگو دو بخش دیگر هم دارد که در هفته‌های آینده منتشر خواهد شد؛

دکتر کردوانی در ابتدا بگویید که ما چقدر آب داریم؟

ما حتی آمار دقیقی از میزان آبی که داریم هم نداریم، همه حدس است. برای آب باید سه ایستگاه باران سنجی درست شود اما این کار را ما نکردیم. میزان آب سطحی مان را هم نمی دانیم چقدر است چه برسد به آب زیر زمینی، اعداد ارقام که می دهند را باور نکنید، غلط است. هرکسی عدد و ارقام می گوید دروغ است؛ اما من الان دارم می گویم وضع آب خیلی بد است.

اما برای حل این بحران آّب باید چه کاری انجام دهیم؟

اولین مسئله درباره آب این است که اصلا چه شد که به این روز افتادیم؟ در گذشته شرایط آبی ما خوب بود؛ کشاورزی می کردیم و سپس قنات ها را درست کردیم تا از آن برای آب کشاورزی استفاده کنیم. برای به دست آوردن آب شرب هم در همین شهر تهران با مشک در نزدیک قنات ها آب پر می کردیم و یا با گالون برای ما آب می آوردند. به همین دلیل نمی توانستیم آب زیادی مصرف کنیم. رودها هم در آن زمان بدون هیچ مانعی مسیر خود را می رفتند، مثلا در هنگامی که انسان نبود مقداری از زاینده رود تبخیر می‌شد، باقی آن هم به تالاب گاوخونی می‌ریخت. با گذشت زمان انسان هم که به دنیا آمد، از اندکی از آب های این رودها برای کشاورزی، شستشو و ... استفاده می کرد. پس در قدیم دو منبع مهم آب داشتیم یکی آب زیر زمینی که طریق قنات ها از آن استفاده می کردیم و دیگری رودها که آن ها را هیچ مدیریتی نمی کردیم و حتی گاهی سیل می آمد.

پس چه چیزی باعث شد که انقدر منابع آبی ما کاهش پیدا کند؟

این میزان استفاده از آب برای انسان کافی نبود، انسان که اشرف مخلوقات است به دنبال راهی بود که به شکلی آب بیشتری به دست بیاورد، ما خیلی افراط کردیم. پس سه چیز اختراع کردیم تا هر چقدر می توانیم آب استفاده کنیم؛ در ابتدا به دنبال آب های زیرزمینی رفتیم، آن زمان برای استفاده از آب های زیرزمینی قنات حفر کرده بودیم اما این برای انسان کافی نبود و چاه را اختراع کرد. آرام آرام مرکز شهرهای مختلف ایران به آلبوم حفر چاه ها تبدیل شدند و با تابلو از چاه ها تبلیغ می کردند. تبلیغ هایی که در آن نوشته شده بود؛ در تابستان قنات ها هرز می رود، هر جایی نمی توان قنات ساخت، باید هزینه زیادی برای قنات داد و ... مثلا زمانی در روستا ها اسب و الاغ بود و سپس یکی مثل من با خودوریی به روستا رفت و وقتی اهالی روستا فهمیدند که من 2 ساعت از تهران تا روستا آمده ام رفتند خودرو خریدند و دیگر الان اسب و الاغی نیست. درباره قنات ها همینطور مردم قدم به قدم شروع کردن به چاه ساختند.

این چاه ها به شکلی باعث اتمام آب می شوند؟

وقتی چاه ها را ساختند متوجه شدند که آب ها تمام می شود؛ به همین دلیل گفتند که چاه های عمیق و نیمه عمیق بسازیم. این چاه های نیمه عمیق و عمیق بود که کشور ما را بیچاره کرد. به چاه هایی که تا 25 متر عمق دارند می گویند چاه سطحی، چاه هایی که 25 تا 50 متر عمق دارند نیمه عمیق و به چاه هایی هم که بیش از 50 متر عمق دارند چاه عمیق می گویند، در ایران اکنون غمق برخی از چاه ها به 600 متر هم می رسد؛ همین شد که آب تمام شد. برای مثال در جیب من خوراکی وجود دارد اگر کمی دست شما وارد جیب من شود همه این خوراکی ها تمام نمی‌شود اما اگر دست شما تا انتها برود همه خوراکی تمام می شود.

زدن چاه‌ها چه پیامدی دارد ؟

در زمانی که حفر چاه ها در ایران زیاد شده بود، آقای غفوری فرد که وزیر نیرو بود به رهبر نامه ای نوشت که اگر روند حفر چاه ها ادامه داشته باشد آب تمام می شود. رهبر هم گفتند که آب برای مردم است، نباید آن را غارت کنند و چاه فقط با مجوز وزارت نیرو باید زده شود. اما روند چاه ساختن ادامه پیدا کرد و برای جلوگیری از آن اولین اقدامی که انجام شد تبدیل دشت ها به دو قسمت بود؛ دشت های ممنوعه و دشت های محدود. دشت های ممنوع یعنی دشت هایی که دیگر نمی توان در آن چاه زد. حال در آن زمان که کشاورزی شغل مردم بود وقتی در برخی از دشت ها چاه ساختن ممنوع بود کشاورزی توسعه پیدا نمی کرد، و این باعث شده اکنون سه چهارم دشت های ما خشک شوند. یک اشتباه بزرگ دیگر هم که انجام دادند این بود که این دشت ها فقط برای کشاورزی ممنوع شدند از اینجا شرایط خراب شد.

مثلا دشت کرج و ورامین برای چاه زدن ممنوع هستند و اگر چاه بزنید به زندان می روید. اما شورای شهر 6 حلقه چاه می زند و وزارت نیرو، چاه غیر مجاز شورای شهر را به مجاز تبدیل می کند. مثلا روستای محمدآباد تا دیروز روستا بود و اجازه حفر چاه در آن وجود نداشت ولی الان که تبدیل به شهر شده به راحتی در آن چاه می سازند. اتفاق دیگری که با ساخت چاه ه رخ داد، خشک شدن قنات ها بود؛ ساخت چاه ها بسیاری از قنات ها را خشک کرد و در آینده هم اگر قناتی باشد حتما خشک می شود مگر جاهایی که دشت هستند و شیب دارند.

به جای قنات های خشک شده هم چاه های جدیدی ساختند و این چاه های جدید هم باعث شد قنات های دیگری خشک شوند. سومین پیامد ساخت قنات ها، پیشروی آب شور بود. مثلا در ساری انقدر چاه ساختند که دیگر آب از دریا وارد چاه ها شد و در واقع آب شور پیشروی کرد، با پیشروی آب شور دیگر نتوانستیم از آب چاه ها به عنوان آب خوراکی استفاده کنیم. در کشاورزی هم برخی گیاهان با آب شور رشد نمی کند. آب شور همچنین منجر به ساخت کویر یا نمکزار جدید می شود، مثل دریاچه ارومیه.

چهارمین پیامد از طریق چاه های آرتزین ایجاد می شود، یعنی اینکه یک چاه منجر می شود خود آب به بالا برود و این آبیاری را تحت فشار قرار می دهد. مثلا در روستایی در نزدیکی جیرفت چاهی زدن که به آرتزین تبدیل شده است.

نشست زمین هم از عواقب زدن چاه است؟

بله، یکی دیگر از پیامد های چاه ها هم نشست زمین است، چاه ها حفر کردند و زمین نشست کرد. اکنون زمین نشست کرده و چاله های بزرگی در حال حفر است و اشتباه می کنند که می گویند بزرگترین چاله در تهران بوجود آمده است؛ تهران هر سال 36 سانتی متر نشست می کند و بزرگترین نشست در منطقه ای به نام کبودراهنگ است. نشست کردن زمین هم مشکلاتی مثل شکستن لوله های گاز و ریختن ساختمان ها در پی دارد. مثلا در دشت ورامین دکل ها کج شده اند چون زمین نشست پیدا کرده، از سویی در کرمان پل ها شکسته شده در جاده ها از میبد به اردکن کمر جاده ها شکسته اند.

به همین دلیل درباره قطار سریع السیر تهران مشهد الان هشدار می دهم که به این دلیل که دشت تهران، ورامین، مشهد، شمنان، سبزوار، شاهرود و نیشابور نشست پیدا کرده اند امکان دارد سرعت سریع قطار سیرع السیر منجر شود که کمر راه آهن هم بشکند. چاه همچنین باعث پیشروی بیابان ها می شوند، یک گیاه در دشت از آب های زیر زمینی در عمق 30 متری استفاده می کردند الان این عمق به 600 متر رسیده پس گیاه خشک می شود و بیابان ایجاد می شود. این چاه ها باعث خشک شدن تالاب ها هم می شود، مثلا دریاچه پریشان؛ چاه آب دریاچه را خود کشید و دریاچه خشک شد. حتی چاه ها رود ها را هم خشک کرد برای مثال زاینده رود. چاه ها همچنین باعث از بین رفتن کویر ها هم شود که کویر هایی که فواید زیادی دارد.

کویر چه فوایندی می تواند داشته باشد؟

من در این رابطه 5 سال پیش نظریه ای دادم که سازمان ملل لوحی هم به من در این رابطه داد. کویر یعنی نمک‌زار یعنی جایی که تمرکز نمک باعث می شود گیاه های رشد نکنند چیزی که من در نظریه جدیدم گفتم این است در کویر ها انواع املاح وجود دارد و من این املاح را دسته بندی کردم: مثلا مواد شوینده، شیشه سازیو و سولفات سادیوم برای کویر هستند. دسته دیگری کویر های باروت هستند که می توان از آن می توان باروت گرفت، خود این کویرها هم بهترین کود دارند. کویرهای چرب هم داریم که جاذبه الرطوبه است و در برخی از دارو ها هم از آن استفاده می شود. اما 25 سال دیگر همه این کویرها از بین می روند عامل این هم چاه ها هستند.

چاه ها چگونه کویرها را از بین می برند؟

کویرها از آب زیرزمینی درست می شوند، آب ها در تابستان ها تبخیر می شوند و منجر به ایجاد نمک در کویرها می شوند. اما دیگر این اتفاق نمی افتد به این علت که چاه های زیادی درست کرده اند.

آیا کسی در آن زمان از پیامدهای چاه گفته بود؟

در آن زمان نگفتند که اگر از چاه استفاده می کند از آبیاری بارانی یا قطره ای استفاده کنید، البته آبیاری قطره ای هم مشکلاتی دارد. جهرم با آبیاری قطره ای از بین رفت به این دلیل که مدیریت در آب نبود. در گذشته تکنولوژی را برای مصرف آب (چاه) به ما دادند اما نگفتند که این آب چاه ها تمام می شود، شور می شود باید از آبیاری قطره ای یا بارانی استفاده کنید. مثل خودرو ها که یک زمانی بسیار خوب بودند اما چون نگفتند افراط نکنید، الان بزرگترین آلوده کننده هوا، خودروها شده اند، یک مدت شما از خودرو لذت می بردید اما الان همه از خودروها متنفرند. بعد از انقلاب گفتند که کشاورزی را برای خودکفا شدن توسعه بدهید و شروع کردن به کشاورزی و این چاه ها را زیاد کرد. حال تازه دارند می گویند که آبیاری را کم کنیم.


شما گفتید 3 چیز اختراع کردیم که باعث استفاده از آب شد، دومین اختراع چه بود؟

سد ها دومین اختراع ما بود، در گذشته ها رود ها جریان زیادی داشتند و منجر به مرگ افراد زیادی می شد و آب را برای استفاده هم نمی شد کنترل کرد. بعد از دیدن این مشکلات سد ها را ساخته شد: اولین کاری که سدها می کنند مدیریت آب است زیرا ما آبی که جاری است را که نمی توانیم کنترل کنیم. با ساختن سدها توانستیم آب‌ها را ذخیره کنیم اما مرحله بعد از که مدیریت سد بود را متاسفانه ما درست انجام ندادیم. پشت سر سد نباید بد حرف بزنیم سد بسیار خوب است. مثلا الان می گویند سد زاینده رود را ساختند باتلاق گاوخونی خشک شد اما سد باتلاق گاوخونی را خشک نکرد اتفاقا این سد می توانست باتلاق گاوخونی را آبدار تر کند. الان باید در 4 منطقه سد بزنیم؛ هم در مازندران و گیلان است، این دو استان بدترین آب را دارند، 90 درصد مردم مازندران از آب زیرزمینی استفاده می کنند زیرا آلوده است.

مدیریت درست سد به چه شکلی است و ما چه کاری انجام دادیم؟

وقتی سد را ساختند باید میزانی از آب را به باتلاق ها اختصاص می دادند، میزانی دیگر را برای کشاورزی و مابقی را برای آب صنعت و آب شرب. یعنی اگر سهم دریاچه ها و باتلاق ها را بعد از ساخت سد باز می کردند و سهم کشاورزی هم می دادند، آب باقی مانده هم برای شهر و هم برای صنعت کافی بود. اما قانون دیگری تصویب کردند که در ابتدا آب سدها باید به شهرها اختصاص داده شود، دوم صنعت و اگر آبی باقی ماند برای کشاورزی. در این قانون آبی به تالاب ها و باتلاق ها هم حتی اختصاص داده نشد. آن زمان می گفتند اگر آب به دریاچه ارومیه یا باتلاق گاوخونی می رسد تلف می شود. اما الان نظرشان تغییر کرده و حتی سازمان محیط زیست می گوید که باتلاق و تالاب باید اولویت اول آب سدها باشند. به طور خلاصه اینکه ابتدا چاه ها را ساختند و سپس سدها را و نام هر دو را هم عامل توسعه گذاشتند. اما در مدیریت سدها اشتباه کردند و آب سدها را به شهرها اختصاص دادند. مثلا در اصفهان آب زاینده رود را به اصفهان، کاشان و... دادند و این را اصلا به کشاورزی هم اختصاص ندادند؛ فقط از این آب برای شهر و صنعت استفاده کردند. در یزد هم این اتفاق افتاده است؛ اکنون هر 5 سال یک بارجمعیت را حساب می کنند اما در یزد هر 5 ماه این کار را انجام می دهند، اکنون بیش از 90 درصد روستاهای یزد خالی شده اند زیرا فقط آب به شهرها اختصاص داده شد. در همین رابطه چندی پیش مجله ای در مصاحبه ای از من پرسید که نظر من درباره انتقال آب چیست و من هم گفتم هر استانی را می خواهید نابود کنید به آن استان آب بدهید.

چرا این اتفاق می‌افتد؟

برای اینکه وقتی آبی را به شهر می دهیم نمی گوییم آب کجا را به این شهر می دهیم؛ مثلا کارون زمانی کانل کشتیرانی بوده است اما الان در آن سبزی می کارند، ارتش و سپاه در آن رژه می‌روند و شهرداری اهواز همه زباله ها را در آنجا می ریزد. از سویی شهر ها هم فکر کنند باز هم به آنها آب داده می شود به همین دلیل کارواش و فضای سبز درست کردند و حال آب بیشتری می خواهند و این مسئله آب را درست کردند. به طور کلی با آب دادن به استان ها نیاز آنها برطرف نشد زیرا تصور کردن آب بیشتری به آنها داده می شود و مناطقی هم که از آن آب گرفته شد مانند خوزستان نابود شدند.

از سومین اختراع هم بگویید.

سد و چاه عامل تمدن بودند و سومی هم نماد تمدن است؛ شیر و شیلنگ. در گذشته می خواستیم آب بیاوریم با الاغ و کوزه آب می‌آوردیم. اگر یک کودک آب خود را می ریخت مادر او، تنبیه اش می کرد زیرا نمی توانست دوباره آب بیاورد. پس از آن دوران، شیر و شیلنگ ساخته شد و به نماد تمدن تبدیل شدند، وقتی شیر و شیلنگ را در ایران آوردند دیگر از جارو استفاده نشد، کارواش ها از آب زیادی استفاده کردند و ... نگفتند که باید به اندازه استفاده کنیم از شیر و شیلنگ، به مقدار زیاد در حمام و آشپزخانه از آب استفاده کردیم و این شد که ما به این روز افتادیم. هر مقدار چاه بود ساختند و هنوز هم دارند می سازند، سدهای زیادی هم زدیم از شیلنگ استفاده کردیم و این شد که به اینجا رسیدیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۰۷:۲۸
پیمان صاحبی


 

با ادامه گرم شدن زمین، دنیا رو به نابودی می رود

 دکتر سهیل پرخیال در برنامه "گفت وگوی علمی" رادیو گفت وگو هشدار داد و گفت: اگر شرایط بحرانی گرم شدن زمین ادامه پیدا کند، دنیا رو به نابودی می رود و اگر مردم بدانند این اتفاق دارد می افتد، تلاش می کنند مانع این اتفاق شوند. در حال حاضر نیز همه دنیا دارد به این سمت می رود که انرژی تجدید پذیر را جایگزین انرژی های قدیمی کند.
برنامه "گفت وگوی علمی" با موضوع (محیط زیست) و با حضور دکتر سهیل پرخیال مدیر دفتر انرژی زمین گرمایی سازمان انرژی های نو ایران و دکتر سید مرتضی خاتمی نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی روانه آنتن شد.
دکتر سید مرتضی خاتمی نماینده مجلس با تصریح بر اینکه در سال های بعد از انقلاب در کوران مسائل، از خیلی از موضوعات غفلت کرده ایم، ابراز داشت: یکی از این مسائل، موضوعات زیست محیطی بوده است. مسئولین ذیربط حفظ محیط زیست نیز نتوانستند استانداردهای لازم را رعایت کنند.
وی اضافه کرد: در این میان کسانی که قائل به نظم عمومی نیستند و منافع خودشان را ترجیح می دهند، از این فرصت کمال سوء استفاده را کردند و در این زمینه کار به جایی رسیده است که مقام معظم رهبری به کرات در این حوزه خطرات را گوشزد کرده اند.
نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با تصریح بر اینکه در حوزه محیط زیست از مرحله هشدار عبور کرده ایم و در مرحله خطرناکی قرار داریم، عنوان داشت: با توجه به آلاینده های زیادی که در کشور وجود دارد، حداقل به فضای سبز و سیستم طبیعی جامعه مان، توجه بیشتری شود تا بخشی از این خطرات را از سر مردم کشورمان رفع کنیم.
دکتر سهیل پرخیال با تصریح بر اینکه همیشه فرهنگ سازی یکی از رکن های پیشرفت است، گفت: فرهنگ سازی در بعدهای مختلفی امکان پذیر است. یک بار باید به ضرورت موضوع بپردازیم مانند مسئله کمبود آب که وقتی بدانیم در این بخش کمبود شدید داریم، حتما جامعه در صرفه جویی کمک خواهد کرد اما اگر مردم به این ضرورت نرسند که داریم به شرایط بحران می رسیم، زیاد بهایی به این موضوع نمی دهند.
وی تاکید کرد: در محیط زیست نیز باید این فرهنگ سازی رخ دهد. اگر بخواهیم محیط زیست مناسبی داشته باشیم، باید به همه بگوییم و همه دنیا باید به آگاهی برسند زیرا محیط زیست یک بحث محلی نیست و دنیا باید به هم کمک کند تا جلوی افزایش دما گرفته شود.
مدیر دفتر انرژی زمین گرمایی سازمان انرژی های نو ایران هشدار داد و گفت: اگر شرایط بحرانی گرم شدن زمین ادامه پیدا کند، دنیا رو به نابودی می رود و اگر مردم بدانند این اتفاق دارد می افتد، تلاش می کنند مانع این اتفاق شوند. در حال حاضر نیز همه دنیا دارد به این سمت می رود که انرژی تجدید پذیر را جایگزین انرژی های قدیمی کند و آلاینده های مربوط به سوخت های فسیلی را کاهش دهد و از انرژی های نو به عنوان جایگزین استفاده کند.


منبع/سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۰۷:۲۷
پیمان صاحبی

 

بحران آب ما را عقب می‌راند

 بحران آب در ایران بر کسی پوشیده نیست و مدت‌هاست کارشناسان درباره پیامدهای اجتماعی و انسانی که کمبود آب می‌تواند با خود به‌همراه داشته باشد، اعلام خطر کرده‌اند. شیوع بیماری‌های مختلف، مشکلات تنفسی و ریوی و مشکلات بینایی در میان بسیاری از مردمی که در نواحی رودخانه‌های خشک شده زندگی می‌کنند مبین همین مطلب است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه سبزینه، به‌خوبی نمونه مشکلات و بیماری‌هایی را که کمبود آب می‌تواند ایجاد کند در اطراف دریاچه ارومیه می‌توان دید.
مسعود تجریشی که مدیریت دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه را بر عهده دارد در این‌باره می‌گوید: اگر این دریاچه به‌طور کامل خشک می‌شد، شرایط ویژه‌ای در منطقه حاکم می‌گشت و شاهد مهاجرت چند میلیون نفر چه در غرب دریاچه و چه در شرق دریاچه می‌شدیم.
افرادی که اطراف دریاچه زندگی می‌کنند احساس می‌کنند لب‌هایشان شور است که این نشان از فشار خون بالا است و تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که میزان تشعشعات تا 2.5 برابر شده. یکی از پیامدهای حداقلی در این ماجرا گل‌مژه درآوردن، آب مروارید و سرطان پوست است که مردم حاشیه این دریاچه با آن روبه‌رو هستند.
تجریشی در ادامه می‌گوید: محققان در دانشگاه‌های تبریز و ارومیه دست به تحقیقاتی زدند و در حال بررسی پیامدهای پزشکی کاهش آب دریاچه ارومیه هستند. هر چند بسیاری از آثار آن در گذشت زمان خودش را نشان می‌دهد؛ اما بررسی‌هایی که در کنار رود آراد انجام گرفت نمونه‌های زیادی از کم‌خونی، عقب‌ماندگی ذهنی، سرطان‌های پوست را نشان داده است. در کنار رودخانه ارومیه نیز سه روستا بررسی شد. این بررسی‌های دانش‌آموزان بین 8 تا 13 سال نشان داد که 10 نفر از این دانش‌آموزان بیش از 80 درصد از ریه‌های‌شان گرفته است 30 درصد از این بچه‌ها دچار خس‌خس سینه شده بودند و هنگامی که می‌خوابیدند صدایی شبیه سوت از دهانشان خارج می‌شد و تعداد زیادی از آن‌ها نیز ادعا می‌کردند نیمه‌های شب به‌دلیل مشکل تنفسی از خواب بیدار می‌شوند. این جامعه آماری تنها بین 8 تا 13 سال بود و پزشکان معتقدند این آثار و مشکلات تنفسی برای افراد زیر 4 سال و بالای 65 سال به‌شدت خطرناک‌تر است. این‌ موارد در کنار نابودی بخش کشاورزی در منطقه و خالی شدن روستاهای اطراف باعث شد که دولت به این نتیجه برسد دریاچه ارومیه باید اولویت اول آن‌ها شود؛ زیرا در اثر بی‌توجهی به آن با جابه‌جایی بالای جمعیت و خسارت‌های بالای بهداشتی و زیست‌محیطی مواجه خواهد شدکه در زمان جنگ با آن روبه‌رو شدیم.

بحران و مهاجرت
به وجود آمدن بیماری‌های مختلف، از بین رفتن زمین‌های کشاورزی و نبود درآمد، آغاز مشکلات اجتماعی است. بارها در نقاطی که آب فراوان داشتند و سپس دچار کم‌آبی شدند‌ شاهد درگیری‌های قبیله‌ای بر سر آب بوده‌ایم، این موارد در چهارمحال و بختیاری و خوزستان به وفور دیده شده است.
مجــید حسینی، جـــامعه‌ شنــــاس آسیب‌های اجتماعی، در گفت‌وگو با «سبزینه» می‌گوید: شاید به نظر کمی بی‌ربط بیاید اگر بگوییم تعداد زیادی از جرایم اجتماعی که در جامعه رخ می‌دهد به کمبود آب مربوط است. شما خانواده‌ای را تصور کنید که در یک روستا به‌واسطه کار کشاورزی روزگار می‌گذرانند. نبود آب برای کشاورزی زمین‌های کشاورزی آن‌ها را نابود می‌کند و آن‌ها برای گذران زندگی مجبور به مهاجرت هستند و از آنجا که زندگی در مراکز شهرها گران است آن‌ها مجبور به حاشیه‌نشینی می‌شوند. حاشیه‌نشینی و نبود کار مناسب سبب می‌شود بچه‌ها به مدرسه نروند و به کارهای کاذب روی آورند، به این ترتیب تعداد زیادی از این بچه‌ها از درس و مدرسه باز می‌مانند.
وی ادامه می‌دهد: در استان فارس به علت بی‌آبی 4 هزار و 135 روستا از جمعیت خالی شده و افرادی که در این روستاها ساکن بودند مجبور شدند به شهر‌ها روی آورند. هر فردی که تحصیلاتش را رها می‌کند می‌تواند در آینده یک بزهکار شود و جامعه را با تهدید روبه‌رو کند. درواقع با ادامه روند این سیکل و آمار مهاجرت می‌توان به این نتیجه رسید که کمبود آب می‌تواند چه خساراتی به بار بیاورد.
این کارشناس اجتماعی با اشاره به توجه به کمبود آب در کشور اظهار می‌کند: بحران آب کشور با شعار و نصب چند پلاکارت در گوشه و کنار شهر قابل حل نیست و به توجه ویژه و اساسی نیاز دارد. به نظر من بحران بی‌آبی کشور حتی از مساله هسته‌ای مهم‌تر است؛ زیرا باید جامعه‌ای باشد تا مشکلات دیپلماتیک و سایر مسائل آن را حل کند. پس مشکل آب و تبعاتی که با خود به همراه می‌آورد به یک سازمان یا ارگان خاصی مربوط نیست و همه سازمان‌ها باید برای حل آن دست به دست هم دهند. آب تنها به وزارت کشاورزی و نیرو مربوط نیست و اتفاقا وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش بیش‌تر از سازمان‌ها و ارگان‌های دیگر تحت تاثیر این مشکل قرار گرفته‌اند و جا ماندن دانش‌آموزان از تحصیل شاید در عدد و در جمع کل دانش‌آموزان چندان قابل ملاحظه‌ نباشد؛ اما این خطر وجود دارد که هر دانش‌آموزی جا مانده از تحصیل در آینده به بزهکاری رو بیاورد و این خطری جدی است.

چه باید کرد
این آسیب‌شناس اجتماعی می‌گوید: حل بحران آب به همت دسته جمعی و فرهنگ‌سازی و آموزش نیاز دارد که باید شروع آن از خود مدارس باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۰۷:۲۰
پیمان صاحبی

 

اجرای طرح تنفس؛ تنها راه احیای جنگل‌های کشور

نمایندگان مردم در مجلس با تاکید برضرورت درنظر گرفتن دوره تنفس برای جنگل‌های کشور، اجرای طرح تنفس را نوعی سرمایه‌گذاری‌ مجدد قلمداد کردند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خانه ملت، جنگل‌خواری، نابودی درختان و قاچاق چوب از معضلاتی است که در طول سال‌های اخیر بر جان جنگل ها به عنوان ذخایر زیست‌محیطی افتاده، تا جایی که به مرز نابودی سالانه یک صدهزار هکتار از جنگل‌های کشور رسیده است.

در پی آسیب هایی که طی سال های اخیر متوجه جنگل ها شده، مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست از اجرای طرح تنفس جنگل به عنوان تنها راهکار باقی مانده جهت احیای جنگل‌ها خبر داده‌اند، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در جلسه کمیسیون کشاورزی بر پیگیری این طرح از کانال مجلس تاکید کردند، بر این اساس نمایندگان نیز ضمن ایراد نکات مثبت دوره تنفس، اجرای آن را به دلیل کاهش مساحت جنگل‌های جنگل به 14 هزار هکتار ضروری دانستند.

نمایندگان مردم در مجلس دهم معتقدند که ایجاد دوره تنفس جنگل نوعی سرمایه‌گذاری مجدد است اما با این حال باید به برنامه‌ریزی دقیق برای دوران پس از تنفس جنگل توجه خاص شود چراکه افزایش بهره‌برداری پس از دوران تنفس جنگل، مشکلات فعلی را دو چندان خواهد کرد.



پاپی‌زاده: نابودی‌سالانه 100هزار هکتار از جنگل‌های‌کشور/ ضرورت‌اجرای طرح‌تنفس برای جلوگیری از برداشت‌های قانونی و غیرقانونی

عباس پاپی‌زاده در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه‌ملت در خصوص وضعیت جنگل‌های کشور و ضرورت اجرای دوره تنفس، گفت: در دو دهه گذشته به طور متوسط سالانه 100 هزار هکتار از وسعت جنگل‌های کشور کاسته شده است، هم‌اکنون نیز جنگل‌های محدودی در کشور باقی مانده که باید به طور جدی مورد حفاظت قرار گیرد.


نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در بسیاری از مناطق به بهانه برداشت چوب، حرس درختان پیر و خشک و قطع درختان آفت‌زده به جنگل آسیب وارد می‌شود، تصریح کرد: متاسفانه به بهانه‌های مذکور از قانون سوءاستفاده شده و به صورت قانونی جنگل را نابود کرده‌اند، در حقیقت در کنار نابودی غیرقانونی درختان جنگل، ماجرای قانونی نیز وجود دارد که به سبب آن درصد بالایی از درختان قطع می‌شود.

وی با تاکید بر وضعیت بحرانی جنگل‌های کشور و ضرورت اجرای دوره تنفس جنگل، افزود: در طرح تنفس جنگل برای مدتی اجازه برداشت قانونی از جنگل داده نخواهد شد، بنابراین جنگل‌ها به وضعیت مناسب و مطلوبی خواهند رسید، در حین اجرای این طرح تنها می‌توان اجازه قطع درختان خشک و آفت زده را داد.

عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی، یادآور شد: در کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی برای تهیه طرح مجزای تنفس جنگل پیشنهاداتی مطرح شده اما هنوز طرحی آماده نشده است، با این حال باید توجه داشت که ایجاد دوره تنفس برای جنگل به معنی جلوگیری از هر نوع برداشت قانونی و غیرقانونی ضروری است.



شاعری: کاهش مساحت جنگل‌های‌کشور به 14 میلیون‌ هکتار

علی‌محمد شاعری در خصوص وضعیت جنگل‌های کشور و ضرورت اجرای دوره تنفس، گفت: جنگل‌های شمال کشور طی دهه‌های گذشته با بهره‌برداری‌های بی‌رویه مواجه بوده که این رویه موجب تخریب جنگل‌ها شده به گونه‌ای که مساحت جنگل‌های شمال کشور از 3 میلیون و 200هزار هکتار به یک میلیون و 900 هزار هکتار کاهش پیدا کرده است، تمامی جنگل‌های کشور هم طی پنجاه سال گذشته از 18 میلیون هکتار به 14 میلون هکتار کاهش پیدا کرده است.
محمد علی شاعری

نماینده مردم نکا، گلوگاه و بهشهر در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه روند بهره‌برداری مذکور موجب نابودی تمامی جنگل‌ها در آینده نزدیک خواهد شد، تصریح کرد: جنگل مهم‌ترین عامل و تضمین‌کننده و نگهدارنده حیات و پایداری محیط‌زیست و حفظ آب، خاک و هواست، در حقیقت هیچ عاملی به اندازه درختان در حفظ محیط‌زیست تاثیر ندارد چراکه درختان خیر محض هستند.

وی حفظ درختان برای حفظ زندگی انسان‌ها را ضروری خواند وافزود: کمیسیون آب، کشاورزی و منابع طبیعی بر اساس ضرورت‌های مذکور به این نتیجه رسیده که بهره‌برداری صنعتی از جنگل‌های شمال در گام نخست را کاهش دهد چراکه بهره‌برداری صنعتی صرفا از جنگل‌های شمال کشور صورت می‌گیرد، پیشنهاد مذکور به عنوان بندی به لایحه برنامه ششم توسعه افزوده شده است.



ارائه پیشنهاد کاهش سالانه 20درصد بهره‌برداری از جنگل‌های شمال

شاعری تصریح کرد: بنابر پیشنهاد مذکور باید بهره‌برداری از جنگل‌های شمال کشور سالانه 20 درصد کاهش پیدا کند و طی پنج سال بهره‌برداری به صفر برسد، امید است این پیشنهاد در کمیسیون تلفیق برنامه ششم نیز مورد موافقت نمایندگان واقع شود، هرچند شنیده‌ها حاکی از آن است که با این پیشنهاد در کمیسیون تلفیق موافقت نکردند.

وی با بیان اینکه نمایندگان در کمیسیون تلفیق برنامه ششم باید به وضعیت جنگل‌های کشور و ضرورت ایجاد دوره تنفس حساسیت داشته باشند، گفت: این موضوع به جهت تاثیر بسیار در وضعیت محیط‌زیست، آب، خاک و پایداری هوای کشور، مقابله با آلودگی هوا و ریزگردها و صادرات محصولات کشاورزی و به حرکت در آوردن چرخه اقتصادی کشور باید در اولویت قرار گیرد.



انتقاد از قاچاق سالانه حداقل دو هزار و 500 تا سه هزار مترمکعب چوب از جنگل‌های شمال کشور

این نماینده مردم در مجلس دهم، یادآور شد: برای پرداختن به طور اختصاصی به موضوع ایجاد دوره تنفس برای جنگل‌ها دولت نیز می‌تواند لایحه‌ای را تهیه و به مجلس ارائه کند.

رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی در مجلس شورای اسلامی با یادآوری وضعیت قاچاق چوب، تصریح کرد: قاچاق چوب هم سالانه حداقل بین 2هزار و 500 تا 3 هزار متر مکعب در کشور از جنگل‌های شمال صورت می‌گیرد، برای این موضوع نیز نیروی جنگل‌بان، محیط‌بان و یگان حفاظت باید تجهیز و تقویت شوند، همچنین سرانه مناطق تحت حفاظت هر محیط‌بان، جنگل‌بان و گارد یگان حفاظت نیز باید کاهش داده شود.



حسین‌زاده: اجرای دوره‌تنفس ‌جنگل نوعی سرمایه‌گذاری‌مجدد است/لزوم برنامه‌ریزی برای بهره‌برداری ‌از‌جنگل پس‌از دوران تنفس

عبدالکریم حسین‌زاده در خصوص ضرورت اجرای دوره تنفس جنگل، گفت: استفاده بیش از حد، بی‌رحمانه و بی‌رویه از ذخایر طبیعی نسل‌های آتی را با مشکل روبه‌رو می‌سازد، ذخایری از طبیعت مانند آب، خاک، درختان، چوب و ... که برای پایداری حیات و اکولوژی ضروری هستند اگر به درستی مورد استفاده قرار نگیرند نه تنها نسل های آینده بلکه نسل کنونی را نیز دچار مشکلات عدیده‌ای خواهند شد.
عبدالکریم حسین زاده

نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه رفع برخی از معضلات زیست‌محیطی نیازمند مدیریت است، تصریح کرد: برای حفظ ذخایر طبیعی چون چوب شرایط نباید به گونه‌ای تغییر کند که برای همیشه مجبور به واردات شویم، بنابراین قبل از واردات در ساخت و ساز و نوع سوخت مصرفی باید تغییراتی ایجاد کنیم، کما اینکه الگوهای مصرف نیز باید تغییر کند.

وی افزود: پس از ارزیابی و تغییرات الگو طی سنواتی باید دوره تنفس جنگل ایجاد شد و به واردات چوب پرداخته شود، این اقدام نه تنها صرف هزینه نیست بلکه نوعی سرمایه‌گذاری مجدد است، اکوسیستم در این دوره خود را باز زنده‌سازی کرده و رشد و نمو درخت را هم به دنبال خواهد داشت.

حسین‌زاده تاکید کرد: آنچه از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ برنامه‌ریزی برای بهره‌برداری از جنگل در دوران پس از تنفس است، در واقع باید درصد مصرف چوب از درختان مشخص شود، چراکه هجوم مجدد به چوب درختان پس از دوران تنفس مشکلات را چند برابر خواهد کرد.

نایب رئیس فراکسیون محیط‌زیست و توسعه پایدار در مجلس شورای اسلامی، یادآور شد: در حقیقت جریان بهره‌برداری از جنگل‌ها باید سالم‌سازی شود تا بعد از اتمام دوران تنفس، بهره‌برداری از چوب طبق روال متعادل و نرمال دنبال شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۰۷:۱۸
پیمان صاحبی